ققنوس

ققنوس

۱۳۸۸ مهر ۳۰, پنجشنبه

چندمطلب وشعرزیبا


نردبان این جهان ما و منی است
عاقبت این نردبان افتادنی است
لا جرم آنکس که بالاتر نشست
استخوانش سختتر خواهد شکست
*********************************************
یا رب تو زمانه را دلیلی بفرست
نمرودان را پشه چو پیلی بفرست
فرعون صفتان همه زبر دست شدند
موسی و عصا و رود نیلی بفرست
*********************************************
شاها زدعای مرد آگاه بترس
وز سوز دل آه سحرگاه بترس
بر لشگر و بر سپاه خود غره مشو
از آمدن سیل به ناگاه بترس
**********************************************



میعادگاه
ایرج جنتی عطایی

تو به خود نگاه می کنی
آینه سیاه می کنی
پرده بر ترانه می کشی
پنجره تباه می کنی
من ، ستاره آه می کشم
دست روی ماه می کشم
نوازشِ نسیم می کنم
روی شب نگاه می کشم
تو، با گلوله و من، با گل
تو، با شلیک و من، با آواز
تو، زردِ نفرت، کبودِ کین
من، سرخِ عشق و سبزِ پرواز
کسبِ تو، قتلِ گل و شبنم
اعدامِ باد و نور و دریا
کارِ من کشتِ چراغ و دف
تیمارِ رنگ و رقص و رویا!
میعادگاهِ ما:
انسان و آبادی
تاریخِ آینده
میدانِ آزادی!

وطن

نام جاوید وطن
صبح امید وطن
جلوه کن در آسمان
همچو مهر جاودان
وطن ای هستی من
شور و سرمستی من
جلوه کن در آسمان
همچو مهر جاودان
بشنو سوز سخنم
که هم آواز تو منم
همه جان و تنم
وطنم، وطنم، وطنم، وطنم
بشنو سوز سخنم
که نوا گر این چمنم
همه جان و تنم
وطنم، وطنم، وطنم، وطنم
همه با یک نام و نشان
به تفاوت هر رنگ و زبان
همه با یک نام و نشان
به تفاوت هر رنگ و زبان
همه شاد و خوش و نغمه زنان
ز صلابت ایران جوان
ز صلابت ایران جوان
ز صلابت ایران جوان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر