طبق آماررسمی وغیررسمی سرانه مطالعه درایران بسیار پایین ترازحداستاندارداست.درطی انتخابات دهم با تعدادی زیادازجوانانی آشناشدم که باانرژی فوق العاده برای فعالیت وساختن آینده بهتروروشن تربرای کشورجمع شده بودندوتلاش می کردند،که متأسفانه حاکمیت نه تنهانظرآنان رانپذیرفت بلکه خودآنهاراهم به کل نادیده گرفت.آنچه من دربین این جوانان دیدم والبته بادیدونظرقبلی ام درموردآنهافرق داشت تمایل وخواسته همه آنهابه تغبیروضع موجودوپیشرفت وحرکت به سوی جامعه ای آزادودموکرات بود.درجلسات بحث وتبادل نظرهم که برگزارمی شداکثراًدارای تحلیل های خوب ونظرات مثبتی بودند.
امامشکل عمده ای که دراکثرآنهامشاهده می شد،ضعف اطلاعات تاریخی وسیاسی واجتماعی بودکه ناشی ازکمبود مطالعه وتحقیق دربین آنهابود.رفتارواقداماتی که درحوادث پس ازانتخابات ازسوی همین جوانان،البته تعمیم یافته به کل کشور،بروزکردهم نشان ازهمان سطح فکرودرک بسیاربالاوخوب آنهانسبت به وضع کشوروراههای مقابله بامسائل موجودبود.امامباحثی که دربعضی موارد ازسوی آنهامطرح شده ومی شود نشان ازعدم شناخت دقیق آنهاازساختارحکومت ووضعیت کشور وشرایط سیاسی وژئوپلتیکی و تاریخی حاکم برآن است.برای نیل به هدف نهایی،که همان استقرارحکومت دموکراتیک درکشوراست،لزوم مطالعه وکسب اطلاع درزمینه های ذکرشده بیش ازپیش احساس می شودتادراین راه باکمترین اشتباه درمناسب ترین بازه زمانی این جنبش سبزبه نتیجه دلخواه برسد. تااین بارازتکراراشتباهاتی که حداقل در100سال اخیردرتلاش های آزادیخواهانه مردم ایرات رخ داده جلوگیری شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر