ققنوس

ققنوس

۱۳۸۸ آبان ۲۸, پنجشنبه

این بارتاریخ راتکرارنکنیم

ماایرانیان خصوصیات منحصربه فردبسیاری داریم که متأسفانه این خصوصیات بیشترمنفی بوده وباعث ایجادمشکل برایمان می شودویاحداقل مابیشتربه جنبه های منفی آنهامی پردازیم.استبدادزدگی،عدم واقع بینی، رویاپردازی وخیالبافی وعدم خردورزی،قهرمان پروری، عدم آینده نگری،درس نگرفتن ازگذشته،فراموشی،عجله و بی صبری... .امااین بارمن می خواهم بایادآوری مشکلاتی که ازاین خصوصیات برای ماپیش آمده وباعث عقب رفتن جامعه مان شده برلزوم درس گرفتن ازآنهاتأکیدکنم.
یکی ازویژگیهای جامعه ایرانی عجله وعدم صبوری وعدم شناخت وواقع بینی درمسائل خصوصامسایل اجتماعی است. همه رادعوت به فکر کردن درمورداین ویژگی می کنم. تقریباهمه مااین خصوصیات راکم وبیش داریم.زمان تحصیل همه بادرس خواندن ونمره20گرفتن فکرمی کنیم نابغه ایم و توقع قبولی دربهترین رشته دربهترین دانشگاه راداریم.درحالیکه درواقعیت این گونه نیست واین اتفاق نمی افتدواکثردانشجویان مادررشته هایی قبول می شوندکه به آن علاقه ندارند.یاهمه مامی خواهیم یک شبه ره صدساله رابرویم.درس نخوانده مدرک می خواهیم. سرکارنرفته ریاست می طلبیم.هنوزشروع به کارنکرده و اول کارمی خواهیم سریع پولدارشویم.درورزش هم می گوییم حق ماقهرمانی است.بدون اینکه توانایی تیم خود رابادیگرتیم هامقایسه کنیم.ومواردبسیاردیگر.چون به خواسته های خودیک شبه نمی رسیم،سرخورده ومأیوس و ناامیدمی شویم.
دوره صدساله اخیررادرنظربگیرید؛باذکرمثالهایی دراین دوره شباهت های تاریخی رابرمی شمرم تابه زمان حال ووضع کنونی برسیم.یعنی ازانقلاب مشروطه به این سو. انقلاب مشروطه انقلابی بودکه مردم باخواسته های مشخص قیام کردند.اوایل انقلاب موفق بودومردم هم پشتیبان آن.خواسته های مشروطه خواهان ازجمله قانون وتأسیس عدالتخانه و... بود.همین که مردم دربه کرسی نشاندن حرف اولشان موفق شدندومظفرالدین شاه فرمان مشروطه راامضانمود،باتصورپایان کارشان وعدم پیگیری خواسته هایشان،همه به خانه هایشان بازگشتند.بعدچون دیدندباوجودحکومت مشروطه،تمام خواسته هایشان درکوتاه مدت برآورده نشد،پشت آن راخالی کردندوچنان شدکه انقلاب مشروطه به سرکشی محمدعلی شاه واستبدادصغیرودر نهایت دیکتاتوری رضاخانی ختم شد.
دوره بعدی هنگامه ملی شدن صنعت نفت است.
پس ازخلع رضاشاه وبه تخت نشستن محمدرضاپهلوی که همزمان بااشغال ایران توسط متفقین بود دوره سختی بر ایرانیان گذشت. پس ازپایان جنگ هم دخالت بیگانگان درایران ادامه داشت.دراین زمان بودکه دکترمحمد مصدق به مقابله با وضع موجودبرخاست وباحمایت های آیت الله کاشانی وپشتیبانی عظیم مردمی ونمایندگان مجلس موفق به ملی کردن صنعت نفت شدوباهمان حمایت هابه نخست وزیری رسید.پس از آن مردمی که این بارحامی مصدق شده بودند،بازهم به دنبال برآورده شدن خواسته های بسیارشان درکمترین زمان ممکن بودند.تبلیغات گسترده و سنگ اندازیهای وسیع هم علیه مصدق ازسوی نهادهای قدرت اعمال می شدکه درناامیدی مردم تأثیرگذاربودومردم همان کردندکه قبلاانجام داده بودند.همان مردمی که در30تیرجلوی کودتاچیان راگرفتند،در28مرداددرخانه نشستندوتماشاکردندکه چگونه دولت قانونی دکترمصدق ساقط می شود.مردم که دنبال رسیدن به خواسته هایشان در کوتاهترین زمان ممکن بودند،چون به همه آنهانرسیدندکنار کشیدندو25سال دیگرحکومت دیکتاتوری برمردم تحمیل شد. فارغ ازاقدامات مثبت محمدرضاشاه دراین دوره،به هر حال حکومت دیکتاتوری بودوقانون اساسی مشروطه را نادیده گرفت که همین زمینه سازانقلاب اسلامی شد.
بی گمان انقلاب اسلامی سال57بزرگترین فرصت تاریخی برای مردم ایران بودتا به خواسته تاریخی خوددرحاکمیت قانون وعدالت وآزادی برسند.امابازهمان دردتاریخی سر بازکرد؛مردم می دانستند چه نمی خواهنداما دقیق خواسته های خودرانمی شناخته ونمی شناسندوچون دقیقانمی شناسندآنهاراطبقه بندی نمی کنندوبه یکباره به دنبال خواسته های گسترده می روندوچون درکوتاه مدت این حاصل نمی شودکناره می گیرند.درانقلاب اسلامی وپس ازآن هم همین اتفاق افتاد.
باکنارنشستن مردم،رهبران اصلی وتئوریسین های انقلاب یاخانه نشین شدندویاکشته ویاتبعید خود خواسته،وخواسته های اصلی مردم فراموش شد.چون خودشان نایستادند.
بزنگاه تاریخی بعدی که مردم باتمام وجوددرصحنه حاضر شده وبرای رسیدن به خواسته هایشان جلوی خواست حکومت ایستادند،دوم خردادسال76بود.تامدتی هم خواسته های اصلاح طلبانه خودراپی گرفتندوبه نتایج خوبی هم رسیدند،اماتاجناح اقتدارگرازشوک خارج شدوشروع به سنگ اندازی کردوالبته اصلاح طلبان هم مرتکب اشتباهاتی شدند،مردم هم ناامیدشدندوپشت همانهایی را که به آنهارأی داده بودندخالی کردند.
اوج این خانه نشینی،انتخابات دوم شوراهابود.انتخاباتی که به گواهی اکثرتحلیل گران، آزادترین انتخابات پس ازانقلاب بودوهمه گروههادرآن حاضربودند.همین غیبت زمینه ظهورپدیده ای شدکه هنوز هم ایران گرفتاراوست واوکسی نبودجزمحموداحمدی نژاد. سال84اصلاح طلبان تلاش گسترده ای کردندتابایادآوری این مواردتاریخی مردم رامجاب به شرکت درانتخابات نمایند. من خودم براساس فعالیتهایی که می کردم باچندنفراز آنهاهمراه بودم.آقای بهزادنبوی ومصطفی تاج زاده ،زندانیان امروز،جزآنهابودندکه باتلاش خستگی ناپذیرسعی درجلب نظرمردم برای شرکت درانتخابات داشتند.آنهاهمین دوره های تاریخی رابرمی شمردندتابه مردم بگویندغیبت آنهازمینه سازدیکتاتوری است وباعث به حکومت رسیدن اقلیتی می شودکه خواسته های خودرا به اکثریت خاموش تحمیل می کنند.اماموفق نشدندوغیبت همان مردم،باعث به حکومت رسیدن پدیده ومعجزه هزاره سوم شدوهمه دیدیم آنچه نبایدمی دیدیم.
اکنون هم مادربزنگاهی دیگرقرارگرفته ایم.ناامیدی و یأس وخانه نشینی مازمینه سازازبین رفتن جمهوریت و کرامت وشأن انسانی وآزادی وازهمه مهمترایرانیت مامی شود.ناامیدی همان چیزی است که کودتاچیان دنبال آن هستندتابافشاروسرکوب واختناق مردم رابه آن بکشانند. امامابایدبمانیم تاکودتاچیان ناامیدشوند.ماباید بمانیم تاکرامت انسانی راپاس بداریم.مابایدبمانیم تا آزادی رابدست آوریم.مابایدبمانیم تابگوییم:ما هستیم،مازنده ایم.وبالاخره مابایدبمانیم تابگوییم که مامی مانیم.
این ماندن حتمااین نیست که درخیابان باشیم وتاسرکوب کردندبگوییم تمام شد.قصدمن ازمثال آوردن این دوره های تاریخی این است که بگویم مابایدازتاریخ درس بگیریم،تادیگراشتباهات گذشته راتکرارنکنیم.تا ناامیدنشویم.تابمانیم وبخواهیم،نه لزومادرخیابان. راههای بسیاردیگری است که دوستان هم هرروزراههای جدیدی راپیشنهادمی کنند.ممکن است فکرکنیم که این راههافایده ندارد.اماطبق گفته کارشناسان همین روشهای کوچک به کودتاچیان می گویدکه ماهستیم ومی مانیم. ممکن است درکوتاه مدت اثرگذارنباشدامادربلندمدت تأثیرخودرامی گذارد.مابایدخودرابرای مبارزه طولانی آماده کنیم.مثالهای تاریخی بسیاراست.انقلاب ایران از 42شروع شد.دموکراسی خواهی دراروپاوآمریکاچندقرن ادامه داشت تابه اینجارسید.درآمریکامارتین لوتر کینگ50سال پیش شروع کرد.40سال پیش سیاهان رامی سوزانندامااکنون یک سیاه پوست رییس جمهورآمریکااست. ماهم نبایدناامیدشویم.آرام آرام می رویم ولی همیشه می رویم.
پیروز باد ایران

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر