![](https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEi7fl12JMObVqpbS_L7PtuFzCOdk-ybXlac6w0txa9RW5dKmBOMZHdJsjkDRekjswWxCqF7SBWhA4dCOX-FuOuJkFbsdVeeVCRMU_-NkakCtQgdWp77gZxEIz1jvziHKj9J5k_ptE2A4HFM/s400/image020.jpg)
:عشق
دختری کنجکاو میپرسید::
عشق یعنی چه؟
دختری گفت: اولش رویا
.آخرش بازی است و بازیچه
مادرش گفت: عشق یعنی رنج
.پینه و زخم و تاول کف دست
پدرش گفت: بچه ساکت باش
.بی ادب! این به تو نیامده است
.رهروی گفت: کوچه ای بن بست
.سالکی گفت: راه پر خم و پیچ
در کلاس سخن معلم گفت:
.عین و شین است و قاف، دیگر هیچ
.دلبری گفت: شوخی لوسی است
تاجری گفت: عشق کیلو چند؟
مفلسی گفت: عشق پر کردن
.شکم خالی زن و فرزند
شاعری گفت: یک کمی احساس
.مثل احساس گل به پروانه
عاشقی گفت: خانمان سوز است
.بار سنگین عشق بر شانه
.شیخ گفتا:گناه بی بخشش
.واعظی گفت: واژه بی معناست
.زاهدی گفت: طوق شیطان است
.محتسب گفت: منکر عظما ست
:قاضی شهر عشق را فرمود
.حد هشتاد تازیانه به پشت
.جاهلی گفت: عشق را عشق است
.پهلوان گفت: جنگ آهن و مشت
رهگذر گفت: طبل تو خالی است
.یعنی آهنگ آن ز دور خوش است
دیگری گفت: از آن بپرهیزید
.یعنی از دور کن بر آتش دست
چون که بالا گرفت بحث و جدل
توی آن قیل و قال من دیدم
طفل معصوم با خودش می گفت:
من فقط یک سوال پرسیدم!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر