ققنوس

ققنوس

۱۳۹۱ خرداد ۲۶, جمعه

دل گویه

ای رویای بالنده ورویای باغهای ماورایی تخیل من!
وقتی که تورفتی من بازباتماتم وجودغم راحس کردم ورنج تنهایی وبی همدمی راکشیدم وچشیدم.آه!ای زمامدارلحظه های خوش من!هرزمان ازخداوند،آن بی زمانی که زمان به دست اوست،می خواستم که آن زمان که تورفتی ای کاش زمان راهم زمان به سرآمده بود.
امامن تورابدست خواهم آوردباز؛من توراخواهم ساخت بازبهترازگذشته.
درراه سبزامید،بانورسبزامید...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر